رد قدمهای تو
دخترم همه نفسهام مال خودت همه دار و ندارم فدای یک لحظه خندیدنت !
این رد قدمهای توست هفت سال پیش من وپدرت بی خیال از دنیا و زندگی که پیش رو داشتیم روی این شن ها دنبال بازی می کردیم می دویدیم حرف می زدیم می خندیدم وگاهی هم گریه از غم جدایی!
فدای قدمهایت نازنینم عمر شیرینم سپاس و سپاس از پرودگار که تو را برای قلب کوچکم آفرید تا مادرت باشم همراهت همدلت ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی