هلیاهلیا، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

خورشید من

شمارش معکوس 17

اسفند و هوای زلالش .. دخترکی مو فرفری و زنی با احساس ژرف مادرانه .. قدم بر آسفالت تفتان اسفندی زیر درختان گل کاغذی قدم می زنیم گهی دخترک نق زنان گهی خنده کنان بر خطهای شکسته آسفالت می پرد و مادر را می کشاند .. نگاهش بر تابلوی ایست می افتد تقاضای عکس می کند و اسفند مارا زیبا می سازد از دقتش و فهمی که با حرکت دستانش از تابلو ایست دارد .   ...
25 اسفند 1394

شمارش معکوس 1

٢٨ اسفند ٩٢ بچه های فرهنگی ورزشی شهرداری استان با همکاری خانه بازی جشن بزرگ اسباب بازی برگزار کرده بود با این هدف که با توجه به خانه تکانی اسباب بازی های کهنه را ب بچه های بی بضاعت هدیه کنیم . به اتفاق هلیا ساعت پنج کنار ساحل حاضر شدیم همه بچه ها لباسای عید بر تن داشتند اما دختر من دوست داشت با لباس خرگوش شرکت کند ما هم به تصمیمش احترام گذاشتیم خوشبختانه چقدر مورد استقبال مسئولین قرار گرفت در ایستگاه نقاشی هلیا با هیچ کس شریک نشد و کارگردان خوب برنامه یه بسته مداد شمعی برایش آورد کم کم هلیا مداد شمعی ها را با دیگران تقسیم کرد این هم خرس بزرگ و خرگوش کوچک   ...
29 اسفند 1392

شمارش معکوس 17

دهمین عید پیوند ما به سان کودکی ده ساله از راه رسید . کودکی که یاد گرفت راه برود زمین بخورد بشکند ببازد ببرد . بخندد بگرید و به همان سادگی کودکانه اش عشق بورزد . کودکی که به غایت دوره خردسالیش رسیده . خود را درون این  کودک می بینم شاد و خوشحال ... از بودنم از رسیدن به اهدافم ...گذشت و من در این ده سال زندگی را باور کردم و دریافتم که می توانم با همین مداد کوچک سیاه ! طرحی زیبا به تصویر در آورم . مداد رنگی ما تنها یک قلم کوچک سیاه داشت که مزین به باور بود . خود را به مرداب زندگی نباختم جنگیدم و جنگیدم و در هر مبارزه بزرگتر شدم . امسال خود را در غایت پیروزیم می بینم . هر چیزی را که در این سالها کسب کردم عاشقم . سپیدی طره مویم را جبین همسر ...
16 اسفند 1392

شمارش معکوس 21

امروز هوا عالی بود صبح زود با هلیا رفتیم کنار پارک محله سبزی بخریم من رو صندلی نشستم سبزی پاک کردن هلیا هم مشغول بازی بود.از اونجایی که بدنبال یه مهد خوب هستم به ذهنم خطور کرد برم مهد کودکان خلاق رو که کنار پارکه ببینم . خوشبختانه بچه ها با مربی اومدند تو پارک و من اصلا از رفتار مربی خوشم نیومد فقط داد و قال می کرد . امیدوارم یه مهد خوب پیدا کنم ...
8 اسفند 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خورشید من می باشد