هلیا در نقش مجری
با قطعه کایوچویی آنچنان خالق لحظه های خوش دونفره شدیم که طعم حضور تو مرا بس به اختیار خود پشت کایوچو را رنگ زدی .. از خلیج فارس سخن گفتی از بوشهر از شیراز از یزد و هرانچه را که بازخورد آموزش مهدت بود را در رنگها به تصویر کشیدی .. و حال از من ایراد میگیری از دستهای منقوش رنگم .. دستان تمیز خودت را به رخ دستانم می کشی . از گذشته تا کنون نتوانسته ام چون تو رنگ امیزی کنم... به یاد زنگهای هنر مدرسه می اندازی مرا .. انگشتانم منقوش به دوات و کثیف کاری .. به راستی چگونه دستانت تمیز می ماند مادر .. و در پایان لذتی شیرینتر از لحظه های با تو بودن نیست دلبندم شیرینم ...