در کنفرانس هشت ساعته دکتر سلطانی که فقط توونستم به دو ساعتش برسم فقط تاکید بر بازی میشد . بچه ها کارشون فکرشون بازی کردنه . حتی ما بزرگترها هم بازی می کنیم بازی دکتر بودن مریض بودن مامان شدن بابا شدن و کلی حرفهای دیگه اش که محورش بازی بود و اما .... اندر احوالات اثاث کشی اول اتاق هلیا رو جمع کردیم ناراحت بود که اتاقمو خراب کردی و امروز رفتیم سراغ آشپزخونه . به من نزدیک شده و میگه آخی مامان شما هم داری اسباب بازی هاتو جمع می کنی واسه خونه جدید ! - دست به کمر جلوی بابا می ایسته و سر به پایین چشمها رو به بالا میگه شوهرم سوپ بخوریم ؟