هلیاهلیا، تا این لحظه: 13 سال و 23 روز سن داره

خورشید من

باران

1390/12/14 23:36
نویسنده : مامان طلا
111 بازدید
اشتراک گذاری

آه هلیای من از پارسال این موقع بارون میزد و من در انتظار طولانی تو اشک می ریختم .دخترم همه وجودم نفسم مادرم پارسال این موقع از هجرت سوختم و امسال به شکرانه خدا در کنارمی .عزیزکم الان خوابی اما تصویرت پشت این صحفه داره نگاهم می کنه وشیرینترین کلمه رو میگه ماما !دست دراز کردی تا صورتمو لمس کنی قربون دستات برم کاش بیدار بشی و بغلت کنم به امید فردا صبح که بیدار بشی ودوباره ماما بگی و من لبریز بشم از تو ...

نفسم بارون امسال برام زیباست چون کنارمی وهر چقدر که بخوام می بوسمت در آغوشم می گیرمت خدایا شکرت که به من فرصت دوباره واسه مادر شدن دادی دختری از وجودم از قلبم از خودم که خیلی دوستش دارم همسری به من دادی به جوانمردی همه دنیا مرد با وفایی که هلیا رو به دنبال خودش داشت خدایا شکرت به خاطر هر چیزی که به من دادی و ندادی .خدایا حافظ دخترم باش که همه هست ونیست منه .عزیزم هلیا به طراوت بارونی ونفست بارونه .دل من تشنهباریدن ابره .دل بی چتر مرا مهمون کن قربون نفسهات .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خورشید من می باشد