هلیاهلیا، تا این لحظه: 13 سال و 21 روز سن داره

خورشید من

جگرم می سوزد

1391/7/17 1:56
نویسنده : مامان طلا
83 بازدید
اشتراک گذاری

جگرم می سوزد . فلبم را خنجر کشیده اند . هلیا را خواب کرده ام تا به خرید خانه ام برسم . مشغول جدا کردن میوه ها هستم و به هلیا فکر می کنم به آخرین باری که با پاره تنم به اینجا آمده بودیم برایم خیار جدا می کرد و با شوق وافر آن را درون کیسه می گذاشت . دخترکی آن طرفتر بر روی کالسکه اش ایستاده مادرش را صدا می کند به همان زبان هلیا . هم سن هلیاست . مادرش کنارش ایستاده متعجبم . جواب دخترک را نمی دهد چرا؟ ناگهان متوجه زبان اشاره مادرش می شوم . ای خدا شکر به خاطر هرچیزی که به من دادی و ندادی . بغض گلویم را می فشارد . اگر من زبان نداشتم شنوا نبودم ؟ دخترک را هلیا می بینم دلم می خواهد هزاران بار بغلش کنم و بگویم جان مادر .عمر مادر . دوستت دارم . چقدر سخت است ...گاهی خداوند چیزهایی را مقابل دیدگانت رد می کند تا داشته هایت را ببینی و خوشحال باشی . قلبم سراسر از اندوه و حزن دخترک است . حاضرم جانم را بدهم اما صدای هلیا را آن هنگام که فرایم می خواند بشنوم . نازنینم دردانه من ! عاشقی را تو به من یاد دادی .

و این هم هلیا با آثار خطی خطی هایش که دل مرا آب می کند... 

زیباترینی

قلب مرا در قلبت جاگذاری کن

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان امیرعلی(پسرک شیطون)
17 مهر 91 2:19
سلام پسرک من در جشنواره آتلیه آسمان شرکت کرده ممنون میشم اگه به آدرس زیر برید و بهش رای بدید ... آدرس و نحوه رای دهی : www.ranking.studio-sky.com وقتی به این آدرس رفتید روی گزینه "انتخاب" کلیک کنید تا صفحه ای با عکس تمام نی نی ها باز شود و شما لطف کنید و به عکس "امیرعلی فروغی" رای بدید.... ممنوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون
سرور مامان فراز
17 مهر 91 11:32
خط خطي هايش دل مرا هم آب كرد . هزارماشالا


مرسی سرور مهربونم
هدی مامان مبین
18 مهر 91 6:37
دلم گرفت..خیلی...شکر خدایم... من فدای خط خطیها و بلوز و شلوار خوشگلش....ببوسش
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خورشید من می باشد