هلیاهلیا، تا این لحظه: 13 سال و 15 روز سن داره

خورشید من

سفر بهاری

1393/2/30 0:35
نویسنده : مامان طلا
138 بازدید
اشتراک گذاری

سفر به دیار با مشقتی به پیچ های جاده ...

کاسکوی همسفر

شاهچراغ و کیف جدید هلیا

درخت توت درب حیاط پدر بزرگ

خانه پدری و آجرهایش که هنوز دستنوشته بابا آب داد خودم بر آن پیداست دیوارهایی که شاهد همه هم و غم ما بود دیواری که اولین قدمهایم را با تکیه به آن برداشتم و اکنون پاره تنم برای اولین بار در آن بازی می کند

آخرین تصویر خنده از ته دل هلیا در این سفر ...

بعد از این عکس پای دخترم حین الاکلنگ بازی آسیب دید و سفر را بر ما تلخ کرد

کاش خنده ات ادامه داشت جان مادر ... باز هم کوتاهی مرا ببخش ...همه چیزت را دوست دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سمیرا مامان آنیسا
17 خرداد 93 1:18
عزیزه دلم چه فرشته کوچولوی خوشگلی ماشالله هزار ماشالله خدا حفظش کنه خوشگلوووووووووو مثل ماه میمونه
هدی مامان مبین
19 خرداد 93 0:45
خنده هات مستدام لوس لوسک...چقدر حیاط خونتون خوبه...بوی خوبش رو حس کردم هدی جون توی کاخ هم که زندگی کنی مث خونه پدری نمیشه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خورشید من می باشد