هلیاهلیا، تا این لحظه: 13 سال و 21 روز سن داره

خورشید من

از برکات مسجد

1392/10/23 6:01
نویسنده : مامان طلا
97 بازدید
اشتراک گذاری

دم اذان ظهره ... با قدمهای کوچک هلیا روانه مسجد شدیم . آخرین باری که نماز ظهرم را به امام جماعت اقتدا کردم یادم نیست شاید زمان دانشجویی شاید هم قبل تر... یادم می آید که ابتدایی بودم با مادرم به مسجد جامع رفتیم حین رکوع سرم را برگرداندم تا مادرم را ببینم خانم کناری گفت نمازت باطل است چقدر گریه کردم و پا کوبیدم .... کاش همه این سال ها با آن پاکی نماز خوانده باشم .. به هلیای  سرگرم تسبیح های مسجد نگاه می کنم  روزی او یاد امروز میکند .. خدا که در کنارش باشم و باهم یاد روزهایمان کنیم ... 

پانوشت - بین دو نماز پیرزنی به هلیا شکلات داد .. هلیا درگوشی گفت مامان راست گفتیا که پیرزنا مهربونند من پیرزنا رو دوست دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

طیبه
27 دی 92 20:35
سلام عزیزم چطوری چقد ماشاله ناز شده چقد شبیه خودت شده پیدات نی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خورشید من می باشد