بدون شرح
جانم شیرینم تصویرت پشت چشمانم جامانده . بعد از کلی جستجو بالاخره یه کارتن از شیرخشکت رو پیدا کردم خوشحالم که موفق شدم . هوا تاریک شده . می ایستم و دور و بر را نگاه می کنم تا ماشین را ببینم چشمانم به دو تا دستمی خوردکه با اشتیاق زیاد داره برام بای بای می کنه ! شک ندارم که دست های هلیای منه همه بود ونبودم . مادر به قربانت که مرا وسطآن همه جمعیت دیدی.قشنگم ارزش همه چیز را داری حتی گذشتن از جانم را ! همه شیر خشکهایت گوارای جانت . جوهرهوجودمن هم گوارایت ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی